نحوه برخورد با گذشته همسر
این تنها شما نیستید که چنين احساساتی دارید. تقریباً اکثر آدم ها نسبت به گذشته کسی که با او در یک ارتباط عاطفی وفعال قرار دارند حساس هستند و این برای شان مسئله ای نگران کننده و استرس زا است.
ازدواج یک امر مقدس است و دو طرف هرچه شناخت بیشتری از یکدیگر داشته باشند و در جهت خواسته های همگام بردارند زندگی بهتری خواهند داشت.
گاهی اشخاص فکر می کنند درصورتی که از یکدیگر شناخت داشته باشند به این معنی است که گذشته شخص را بدون جزئیات بدانند تا ابهامی وجود نداشته باشد.
اشخاص باید این را بدانند که اولین نفر در زندگی همسر آينده خویش نیستند و پیش از این شخص با اشخاص مختلفی اشنا شده، ولی ازدواج صورت نگرفته است پس گذشته شخص به خود او مربوط بوده و کنکاش زیاد در گذشته شخص سبب ایجاد مشکلات در زندگی مشترکشان می شود.
گاهی شخص به قدری درگیر گذشته طرف مقابل می شود که زمان حال را فراموش می کند، گاهی در گذشته شخص مواردی وجود دارد که مربوط به شخص حاضر در زندگی اش نیست و یا یک راز است که دوست ندارد همسر آينده و شخص دیگری بداند.
برای رهایی از افکار در مورد گذشته همسر
ـ رهایی از فکر آنچه در گذشته اتفاق افتاده است خيلي سخت و دشوار نیست. کافی است هر موقع که چنين افکاری به سراغتان می آید فکرتان را به طرف مسئله دیگری هدایت کنید. شما حتی میتوانید با فکر کردن به فهرست خرید روزانه از این فکر بیرون بیایید.
در واقع با پرت کردن حواس خودتان مانع از این می شوید که در این افکار غوطه بخورید و دائم به زوایای مخفی ماجرا بپردازید. فکر بد به سراغتان می آید؟ نفس عمیق بکشید پاها را دراز کنید، اجازه بدهید به جای افکار منفی ارامش به سراغتان بیاید.
ـ به وضعیتی که شما در آن قرار دارید حسادت به گذشته می گویند. آدم حسود در این شرایط به آدم ها یا حوادثی که در گذشته افتاده است حسادت می کند.
فکر کردن به ارتباطات گذشته شریک زندگیتان سبب حس نا امنی، اندوه، خشم و پریشانی می شود یعنی همه چیزهایی که یک آدم حسود حس می کند. ولی شما باید درک کنید که چیزهایی که در گذشته اتفاق افتاده اند لزوما ربطی به شرایط حال ندارند و تهدیدی برای رابطه به حساب نمی آیند.
به طور معمول آدم ها جزئیات آنچه که در گذشته اتفاق افتاده است را فراموش می کنند و این یعنی شما در بسياري از مواقع بی سبب حس عدم امنیت می کنید.
ـ این مشکل شماست که نمی توانید از فکر گذشته همسرتان رها شوید. به خاطر این مشکل نمی توانید همسرتان را بازخواست کنید.
او گذشته خودش را داشته و این چیزی است که حقیقتا ارتباط زيادي به شما ندارد. کنکاش زیاد در گذشته وی به شما حال خوبی نمی دهد و در واقع رابطه را هم تحتتأثیر قرار می دهد. یعنی دقیقا همان اتفاقی می افتد که شما به خاطر آن نگران هستید.
علاوه بر این پرس و جوی زیاد از همسرتان در مورد گذشته اش این معنی را می دهد که شما اثر وجود خودتان را کم تر از افراد دیگر می دانید.
ـ روی افکارتان کار کنید. هنگامی که دایماً خویش را درگیر دیگری می کنید اعتماد به نفس و ارامش تان را از دست می دهید. شاید لازم باشد روی باورهایتان کار کنید. در بسياري از موارد این سعی برای کنکاش در گذشته دیگری برآمده از این دیدگاه است که دو نفر آدم بالغ باید با هم صادق باشند و همه چیز را بدانند.
اکنون طرف مقابل شما همه چیز را در مورد گذشته اش گفته است اگرچه که لازم نبوده همه چیز را با جزئیات بیان کند و شماهمه چیز را می دانید.
حالا چه اتفاقی افتاده است جز اینکه شما دچار بی ثباتی شده اید؟ ازاین گذشته شما باید بپذیرید که اکثر آدم ها چنين تجربه ای داشته اند و واقعا هیچ اتفاق عجیب وبدی نیفتاده است.
ـ به فکر رابطه خودتان باشید. حقیقت را قبول کنید شما به آنچه در گذشته اتفاق افتاده و تجربه های شریک زندگیتان حسادت می کنید. این که وی یک زمانی کس دیگری را دوست داشته، لحظات خوشی را تجربه نموده و کاری را با آدم دیگری انجام داده شما را ناراحت می کند. بهترین راه برای رهایی از این نوع حسادت ها و افکار وسواسی روی روابط خودتان کار کنید. تجربه های متفاوت خودتان را داشته باشید.
هر دوی شما صرف نظر از این که چه چیزی را از سر گذرانده اید حالا در کنار هم هستید. یادتان باشد چنانچه چیز خوشایندی هم در گذشته وجود داشته حالا دیگر تمام شده، حتی اگر طعم شیرینی داشته یا خاطره اش باقیمانده باشد. وجود خاطره ای محو یا روشن از یک رابطه در گذشته به مفهوم آن نیست که آدم ها در خاطراتشان متوقف شده اند. در یک رابطه سالم او حتماً بیشتر به آنچه که حالا در جریان است توجه می کند تا آنچه هرروز دورتر و دورتر می شود.
ـ گذشته چیزی است که ما را می سازد مگر این که ما همین دیشب به دنیا آمده باشیم. تنها قدری به گذشته خودتان فکر کنید. چه چیزهایی در آن وجود داشته؟ آیا جزء این است که مهم ترین اثر آن این بوده که شخصیت کنونی شما را ساخته است؟ هر آدمی داستانی در گذشته اش داشته و مجبور به پاسخگویی در مورد آن ها نیست. کمی عمیق تر و معنادارتر فکر کنید این مسیری است که باید طی می شد تا امروز شکل بگیرد. یک آدم به چه دلیل باید به خاطر تجربه های گذشته اش؛ خوب یا بد، پاسخگوی افراد دیگر باشد؟
کنکاش در زندگی شخص سبب می شود افکار منفی و ترس در رابطه بالا رود و به جای جست و جو در گذشته شخص به خواسته ها، علائق و اهدافشان در زندگی مشترک شناخت کافی برسند و توجه به این موارد سبب رشد رابطه می شود.
با پرت کردن حواس خود، ذهنتان را از گذشته طرف مقابل منحرف کنید، نوش خوار ذهنی در مورد گذشته طرف مقابل غضب، اندوه و حسادت را ایجاد می کند بهتر است به نقاط مثبت شخص مقابل توجه کنید.
وقتی درگیر گذشته شخص می شویم خشم درونی در شما بالا رفته، اعتماد به نفستان از بین میرود بنابراین زندگی مشترک با مشکلاتی مواجهه خواهد شد.