شعر در مورد آتش عشق از حافظ :
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
…
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
…
برق عشق ار خرمن پشمینه پوشی سوخت سوخت
جور شاه کامران گر بر گدایی رفت رفت
…
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت