متن درباره زمستان
کوچه ها را بادانه های برف
آذین می بندد
زمستاني سرد سرد
حجم سرما!
ضربان قلب هوا را میشمارد
ومن به دری تکیه داده ام
که زنگوله های یخ
آنرا پوششی دوباره داده اند
آیا برای دوباره روییدن
بهار می آید؟؟؟
متن زمستانی کوتاه
هوا دلگير، درها بسته،
سرها در گريبان، دستها پنهان،
نفسها ابر، دلها خسته و غمگين،
زمين دلمرده، سقف آسمان کوتاه،
غبارآلوده مهر و ماه،
زمستان است…
جملات زمستان
من که خود زادهی سرمای شب دی ماهم
بی تو با سردی بی رحم زمستان چه کنم…
متن زمستانی عاشقانه
الا ای برف !
چه می باری بر این دنیای ناپاکی ؟
بر این دنیا که هر جایش رد پا از خبیثی است
مبار ای برف !
تو روح آسمان همراه خود داری
تو پیوندی میان عشق و پروازی
تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهی ها
تو که فصل سپیدی را سرآغازی
مبار ای برف !