هنرنقاشی ونگارگری

هنر نگارگری یا نقاشی:
هنر ارمنی که اصالت چند هزار ساله دارد از ویژگی خاص خود برخوردار است و از هزاره سوم پیش از میلاد سرچشمه گرفته در شرایط اجتماعی و زیستی قوم های تشکیل دهنده ملت ارس در طی تاریخ به تکامل رسیده است.

آثاری که از دوران اورارتو از جمله خرابه های معبد موساسیر بجا مانده است و نیز بسیاری از آثار دیگر چون نگاره های گرمابه کارنی و خود پرستشگاه کارسی که اخیراً بازسازی و از نو برپا شده است گواه مدعای فوق است.

پس از آن که مسیحیت در جهان گسترش یافت هنر ویژه کلیسایی بر هنر سایه افکند و تم های انجیلی با تأثیرات هنر یونانی موضوع اصلی نقاشی های هنری را تشکیل داد و آن گاه مذهبان به تذهیب انجیل ها و کتب مقدس پرداخته کتاب های مصور بوجود آوردند و امروزه بسیاری از آن در موزه های وانک اصفهان، ارمنستان ، ونیز، وین و سایر جاها نگهداری می شود.

مقاله هنر نقاشی نگارگری
اثار هنرهای تجسمی بویژه هنر نقاشی سده های 17 و 18 تماماً محفوظ نمانده است. بخشی از نقاشی که برای کلیساهای دیگر انجام گرفته است، امروزه نسبتاً در وضع خوبی قرار دارد، زیرا تحت سرپرستی مستقیم ارمنیان قرار داشته است.

برای بررسی هنر نقاشی در تاریخ برخی مقاله های مطبوعات ارمنی می توان یافت. گواهی سیاحان در مورد هنر ایرانی و نیز هنر نقاشی بسیار ارزشمند و قابل تقدیر می باشد. پیشگفتاری کاتالوگ های نمونه های نگاره های ایرانی نوشته سارکیس خاچاتوریان و نیز مقالات آرام یرمیان درباره میناس نقاش و برخی نقاشی های دیواری به پژوهشگران کمک فراوان می کنند.

پیشه هایی چون سفالگری، تولید پارچه های منقوش، قالی بافی، زرگری، فلزکاری، تراس چوب و سنگ های قیمتی و عاج و عاج در نقاشی پیشرفت و رونق می یابند. در عین حال طبقه روشنفکر و متفکر، آموزگاران ، پزشکان، فیلسوفان و عاشق ها پدیدار می گردد.

هنر نقاشی که نمی توانست مستقل از زندگی کلی اجتماعی باشد، دچار تحولات عظیمی می گردد. مینیاتور با ویژگی های ملی مختص به خود به همت شخصیت برجسته ای ، یک رشته از دست نوشته ها به حیات خود ادامه می داد. رشته برجسته دوره پیش از مکتب هنر نقاشی اصفهان در سده 17 مینیاتور بود که گذشته چند صد ساله داشت. در میان علوم رایج آن زمان (پزشکی، ریاضیات، ستاره شناسی) و نیز در بین هنر های موجود (موسیقی، رشته های مختلف هنر کاربردی)، هنر نقاشی و از تخصص های مهم و با ارزش بشمار می رفتند. رساله هایی که به دست ما رسیده اند و آثار پر ارزشی در مورد مسائل علمی و تئوری هنر شرقی می باشند. نقش نقاش و مهم تر از همه اهمیت کار او به منصه ظهور در می آید. این ها به عنوان راهنمایی های برای اهل فن، در عین حال مفاهیم زیبایی شناسی آن عصر را نیز منعکس می گردند.

قدیمی ترین نمونه از نقاشی های روی پارچه ضخیم که باقی مانده است تابلوی غسل تعمید می باشد که به دکتر ک . میناسیان از اهالی اصفهان دارد. کار روی پارچه صورت گرفته و اندازه های نسبتاً کوچکند.

 

تاریخچه هنر نقاشی
در سده های هفدهم و هجدهم هنرهای کاربردی، هنر گرافیک و حجاری تزیینی و نیز نقاشی هنری پیشرفت فراوانی می کنند. اگر چه هنر گرافیک (خطاطی و طراحی) در رابطه با کتب قرار داشت، نمونه های چاپ اروپایی را تکرار می نمود و به اصول مینیاتور سنتی نسخه های دست نویس وابسته بود، لیکن در کنده کاری تمهای جدید پدیدار می گردد.

بطور کلی نقاشی هنری در سده های 17 و 18 چنین وضعی داشت و اصولاً از نظر روانشناسی هنری و زمینه های مفاهیم رنگ ها ملی به شمار می رفت و جولانگاهی بود که هنر شرقی، سنتی و محلی، ملی در آنجا یکدیگر را تلاقی می کردند. این نقاشی در واقع با تاریخ چند صد ساله اش باعث رشد و پیشرفت هنر در سده های میانه گردید. لیکن مسیر این پیشرفت یکنواخت نبود بلکه شعبی نیز نیز داشت که بازتاب آن ها تا تغلیس، کریمه، مصر، بیت المقدرس، قسطنطنیه و مسکو رسیده بود. این ها خود حلقه های منحصر بفردی بودند که در مهاجر نشین ها تشکیل یافته با هنر نقاشی مرتبط می شدند و مکتب تقاشی ملی در سده های 17 و 18 را تشکیل می دادند. بدون شک این مهاجرنشین ها از ویژگی های خاص خود نیز برخوردار بودند که در برخی موارد به هنر کشور ها متبوع نزدیکی های بیشتری داشته تحت تاثیر آن قرار گرفته بودند و هنر نقاشی را که در جلفای نو پرورش و رونق یافت، از این گونه پدیده های مختص به خود می توان بشمار آورد.