برترین سبک های هنری جهان
هنر از دیرباز شکل اسرارآمیزی از ارتباط و گفت و گو بوده است، یعنی هنرمند همواره قصد داشت تا چیزی را بازگو کند که از راه های معمول ارتباط مانند حرف زدن و نوشتن نمیتوانست بیان کند. او تلاش می کند مفهوم و پیامی را انتقال دهد که ورای مکالمات روزمره باشد. بنابراین واژگانی بصری یا شنیداری ابداع می کند و در معرض تفسیر انسان ها میگذارد.
با وجود چنین تعریف به ظاهر ساده ای، فیلسوفان و هنر پژوهان سال هاست که درگیر ارائه تعریفی مشخص از هنر هستند و تا کنون بنا بر عقیده و نگرش خود، نظریه های گوناگونی را ارائه داده اند. هنرمندان در طول تاریخ برای بیان حس درونی خود، به خلق آثار هنری زیادی پرداختند. در همین راستا سبک های هنری جدیدی نیز پدید آمد که هر سبک هنری مربوط به دوره خاصی از تاریخ است و بر اثر حوادث و رویداد های آن زمان به وجود آمده است. هنرمندان هر عصری، یکی از مهمترین افراد هستند که به بهترین شکل به بیان تاریخ آن دوران پرداخته اند. هنرمندان همیشه تأثیر گذارترین قشر هر اجتماع بوده و هستند. و باعث ایجاد تحولات سیاسی نیز شده اند. در این مقاله سعی می کنیم تا انواع سبک های مختلف هنری و ویژگی های هر یک را مورد بررسی قرار داده و بیشتر با آنها آشنا شویم.
۱- سبک بیزانسByzantine
سبک هنری بیزانس Byzantine با فلسفه ی مسیحیت شروع شد و متعلق به فرهنگ ابتدایی مسیحیت است. بیزانس تماما در اختیار کلیسا است و به وسیله ی آن نیز کنترل می شود. رنگ های مجذوب کننده در قالبی بدوی و معنویت در هنر، هدف عمدهی هنرمندان این سبک در این دوره می باشد. در این دوران بود که عناصر تزیینی هنر شرق وارد معماری غربی شد. هنر موزاییک کاری به وجود آمد و معابد رومی تبدیل به کلیسا شدند. نمونه آنها معبد باسیلیکا و پانتئون است. مهم ترین اثر سبک بیزانس کلیسای سانتا صوفیا در ترکیه است که امروزه به نام مسجد ایاصوفیه آنرا می شناسیم. نقاشی دیواری، تصویر سازی برای کتب مذهبی و موزاییک کاری از هنر های رایج در این دوران بودند.
۲-سبک رومانسک Romanesque
سبک رومانسک یک هنری میانه است، به این معنا که از جهتی ادامه دهنده ی هنر بیزانس و از سوی دیگر آغاز گر هنر گوتیک است. در این دوره کلیسا همچنان قدرتمند است و همه هنرمندان زیر نظر مذهب فعالیت خود را انجام می دهند. در دوران سبک رومانسک کلیساها دارای تزیینات فوقالعاده بودند و دارای نقاشی های فرسک، موزاییک و طاق های رومی کار شده اند.
کلیسای سن میشل آلمان و کلیسای پیزا در ایتالیا از نمونه آثار برجسته این دوران هستند. شیوه معماری رومانسک بر روی محور تفاوت نمای خارجی و داخلی است. این امر در گوتیک جبران شده و نمای خارجی هماهنگ با نمای داخلی و تزیینات آن می شود.
۳-سبک گوتیک Gothic
ما بین قرن ۱۲ تا ۱۶ میلادی سبک معماری گوتیک ادامه داشته است. سبکی که باعث ایجاد تحولاتی در هنر شد. در این دوره تزیینات داخلی و خارجی کلیسا ها تغییر کرد، ارتفاع سقف ها بیشتر شد و طاق های بلند به معماری اضافه شد. کلیسای سالزبری در انگلستان و کلیسای نوتردام در فرانسه است. عبارت نقاشی گوتیک معمولاً در ذهن تداعی گر نقاشی کلیساها در قرن های چهاردهم و پانزدهم میلادی است، که دارای مشخصه های روشنی از قبیل پرسپکتیو تخت، رنگ های روشن، استفاده از ورقه های نازک طلا و مهم تر از همه پرداختن به سوژه های مذهبی همانند چهره های الهی که هاله ای طلایی دور سر شان دیده می شد. در این دوره بود که هنرمندان کمی از سلطه کلیسا رها شدند و تصاویری را خلق کردند که کمی رها تر از قبل بود. این نقاشی ها نشان دهنده ی صحنه ها و شخصیت هایی از عهد جدید و به طور خاص واقعه ی به صلیب کشیده شدن مسیح و مریم مقدس بودند.
۴- سبک رنسانس Renaissance
سبک رنسانس در قرن ۱۵ میلادی از ایتالیا آغاز میشود.
قرن ۱۶ میلادی نیز دوران اوج هنر و دوران اوج تحولات هنری در دوره ی رنسانس بود. در این دوره مردم به فرهنگ باعظمت گذشتهی خویش توجه نمودند و درصدد احیای آن بر آمدند. تحولاتی که از فلورانس ایتالیا شروع شد و کم کم فراگیر شد، از این دوره آغاز شد. زنده کردن فرهنگ گذشته و توجه به عظمت قدیم، با زنده کردن الهه های یونان و روم باستان در هنر و توجه به زیبایی های مردم در این دوره شکل گرفت. معماری رومی دوباره احیا شد. رواج فلسفه ی اومانیسم که در یونان زاده شده بود، جدا شدن معماران ایتالیایی از سبک خارجی گوتیک و احیای دوباره ی معماری رومی، در این دوره به چشم می خورد.
کاخ روچای و کلیسای سنت آندره از آثار مهم این دوره در ایتالیاست. هنرمندان به نامی در این دوره روی کار آمدند از جمله رافائل، دوناتللو، میکل آنژ، لئوناردو داوینچی، مازاتچو و فرافیلیپولیپی برجسته ترین هنرمندان این دوره به شمار می رفتند.
۵-سبک باروک Baroque
هنر قرن ۱۷ و نیمهی اول قرن ۱۸ میلادی متعلق به باروک است. پرهیز از خطوط مستقیم، استفاده از تزئینات و تجمل فراوان در معماری، استفاده از رنگ پر درخشش طلایی، نجاری، نقاشی های سقفی و تجملات فراوان حتی بر روی کالسکه ها از جمله تحولات دوره باروک است. نقاشی باروک از غنی ترین و کامل ترین پدیده های قرن هفدهم است. در نقاشی باروک خطوط پیرامون اشیا حذف می شود و از خطوط محو به جای آن استفاده می شود .آرایش و ترکیب بندی عناصر درونی نقاشی های این دوره از تنوع برخوردار است. هنرمندان معروف این دوره عبارتند از: رامبراند، ال گرکو، تیه پولو، روبنس، برنینی، نیکلا پوسن، آنیباله کاراچی و کاراواجو است.
۶-سبک روکوکو Rococo
معنی واژه روکوکو، سنگ ریزه است. توجه به جزئیات و ریزبینی از تحولات هنرمندان این دوره است. در حقیقت سبک روکوکو سبکی کم دوام بود که برای مقابله و بر ضد سبک باروک پدیدار شد. این سبک بیشتر در انگلستان و فرانسه رواج داشت. آنتوان واتو، ژان شاردن، ویلیام هورگارث و بانو گراهام شریف از هنرمندان به نام این سبک بودند.
۷-سبک رومانتیک Romanticism
رومانتیک سبکی که الگوهای جدید هستی را نمایان می کند. هنرمند در واکنش به مسائل اطراف خود دست به خلق آثاری میزند و هویتی مستقل در اجتماع پیدا میکنند، هویتی منفعل در برابر اتفاقات اطراف خود دارد. این سبک را می توان آغاز گر مبارزه بر علیه محدودیت های هنر، افکار، مفاهیم و ادراک دانست. فرانسه آغازگر این سبک بود و آنرا به کل دنیا ترویج کرد. ژریکو، گویا، کنستابل، ترنر و کامیل کورو از هنرمندان این دوره بودند.
۸-سبک رئالیسم Realism
سبک رئالیسم، بازگوی واقعیت ها بدون در نظر گرفتن عواطف و احساسات است. گوستاو کوربه آغاز گر سبک رئالیسم است. هنرمندان این دوره هر آنچه در دنیا بود را بدون کم و کاست خلق می کردند و بازنمایی طبیعت بدون گزینش، اصلاح و آرایش است. فرانسوا میله نیز از دیگر هنرمندان این سبک هنری است.
۹-امپرسیونیسم Impressionism
تحول عظیمی که بعد از رمانتیسم شکل گرفت و دومین شورش هنری را علیه چارچوب ها و خفقان هنری پدید آورد، این سبک هنری بود. این تحول از تابلو امپرسیون (طلوع آفتاب) اثر مونه ایجاد شد.
اساس کار امپرسیون ها بر بازی با نور و تغییر رنگ ها در شرایط مختلف نوری استوار بود. ثبت لحظه ای از موضوع و عقیدهی آنها مبنی بر تغییر رنگها در اوقات مختلف روز، باعث خلق آثاری شد که بسیار درخشان و در عین حال ناواضح بودند.
لوترک، دگا، گوگن، ون گوگ، سورا و سینیاک از هنرمندان معروف این سبک بودند.
۱۰-نئوامپرسیون Neo –impressionism
این سبک هنری نشأت گرفته و پیرو سبک امپرسیون بود، اما کم کم از آن جدا شد و تبدیل به سبکی مستقل شد. نقاشان امپرسیون هر کدام ایدهای جدید و تازه نسبت به نقاشی داشتند و همین امر باعث پیدایش سبکهای بعدی و شجاعت هنرمندان در ارائهی نظریات جدید آنها شد.. سورا و سینیاک نیز ابداع کننده سبک نقطه گذاری بودند.
گوگن و ون گوگ نیز هنرمندانی بودند که از این سبک هنری بهره های فراوانی بردند.
۱۱-سمبولیسم Symbolism
گوگن نقاش سبک امپرسیون، تعدادی تابلو به صورت صورت سمبلیک و نمادین از هائیتی ارائه داد که نقاشان دیگر نیز از او الهام گرفتند و بدین ترتیب جریان هنری سمبولیسم یا نمادگرایی شکل گرفت.
این سبک در حد درک همه افراد نبود، و شعارش هنر برای هنر بود. یعنی آثاری که از درک عموم خارج است و فقط هنرمندان به درک اساسی این موضوع می توانند برسند.
ماتیس، مارکه، روئو و هانری روسو از هنرمندان برچسته این سبک هنری هستند.
۱۲-فوویسم Fauvism
فو به معنای وحشی است. هنرمندان این سبک رنگ ها را با مایه های تند و وحشیانه و برخلاف سلیقه مردم در آن زمان استفاده می کردند. ایجاد خطوط سیاه و ساده در اطراف اشیا و همین طور استفاده از عناصر تزیینی در ویترای از مشخصات بارز این سبک هنری است.
از نامآوران این سبک ماتیس، مارکه، فریس، آندره درن و ولامینک بودند.
۱۳-کوبیسم Cubism
پایه گذار و پدر سبک کوبیسم، سزان است. پیکاسو با اثر دوشیزگان آوینیون، بنیانگذار این سبک شد. حذف نقطه دید ثابت، تحلیل هندسی از فضا و شکل، حجم سازی و محدود کردن رنگها، رنگ های تخت و گزینش از یک مایه ی رنگی در کل اثر و برش های هندسی، از مشخصات دیگر این سبک هنری میباشد.
فرنان لژه، مارسل دوشان و خوان گری از هنرمندان این سبک و دنباله رو پیکاسو می باشند.
۱۴-فتوریسم Futurism
آینده گری، در ابتدا سبکی ادبی به شمار میرفت، اما بعدها در دامنههای دیگر هنر نیز کشیده شد. هنرمندان این سبک درصدد بیان زندگی امروزی که در بند آهن، فولاد، نخوت و سرعت جنونآمیز است، بودند تا بتوانند آن را با شیوهای هنری ارائه دهند. این نهضت با پایان جنگ جهانی اول رو به زوال رفت.
بوتچونی، کارا، سورینی و مارینتی از نقاشان این سبک هنری بودند.
۱۵-اکسپرسیونیسم Expressionism
ون گوگ پدر و بنیان گذار سبک اکسپرسیونیسم بود، نمونه بارزی از این سبک هنری غنی است. که هنرمندان با استفاده از آن هیجانات و آشفتگی های درونشان را به نمایش گذاشتند. نمونه آثار کوکوشکا، امیل نولده، کرشنر و مونش از هنرمندان دیگر این سبک هستند. شکل های ساده شده و بیان احساسی از طریق کنتراست، از مشخصات هنرمندان این سبک می باشند.
۱۶-سورئالیسم Surrealism
سورئالیسم یا فراواقع گرایی که نام دیگر این سبک هنری است، ترکیبی از آثار غیر واقعی از عنصر های واقعی است. به نوعی توهمات ذهن تب درا هنرمند را بازگو میکند.
سالوادور دالی،رنه ماگریت، جاکومتی و شاگال از هنرمندان این سبک بودند.
۱۷-سبک دادائیسم Dadaism
دادائیسم ها مکتبی ضد هنری بودند که تمامی قوانین و تحلیل های هنر را به سخره گرفتند. این سبک بر نفی ارزشها استوار بود. بزای مثال اثر مارسل دوشان که بر صورت مونالیزا سیبیلی اضافه کرده بود. تزارا، هوگوبال، آرپ و پیکابیا از هنرمندان این عرصه بودند.
۱۸-سبک انتزاعی یا آبستره Abstract
آبستره در لغت به معنای گنگ، مبهم و تار است. سبک هنری آبستره سبکی به معنای تجرید و انتزاع است. هنر مجرد یا انتزاعی که هیچ صورت و شکل طبیعی در جهان نیست که بتوان آنرا از این طریق شناسایی کرد، فقط از رنگ و فرمهای تمثیلی و غیر طبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره میگیرد. این اصطلاح معمولاً درمقابل هنر فیگوراتیو استفاده میشود. آثار هنرمندان این عرصه به واقعیت شباهتی نداشت و تمام سنت های جا افتاده و قدیمی را در هم شکسته بود. موندریان، استلا، کاندینسکس و اسمیت از هنرمندان این دوره هستند. هنر آبستره بر فرم و رنگ استوار است و موضوع خاصی ندارد.
۱۹-کنستراکتیویسم Constructivism
کنتراکتیوسیم معنی ساختارگرایی حجمی را می دهد، ولی در زمینهی نقاشی نیز استفاده میشود و عبارت است از ترکیب فرم ساختمانها و ساختارهای حجمی در کنار یکدیگر. هنرمندان این سبک از مصالح نوین نظیر ورقهی فلزی، پلاستیک و سیم در آثارشان استفاده میکردند. در این شیوه عاطفه و احساس نقشی فرعی دارند.
نائوم گابو، ولادیمیر تاتلین و پوستر از هنرمندان به نام این سبک هنری بودند.
۲۰-اپتیکال آرت Optical Art
جنبش هنری آپ آرت یا اپتیکال آرت در دهه شصت میلادی به صورت مکتبی مستقل به کار خود ادامه داد. هنرمندان این مکتب، مجموعه ای از خط ها، شکل های خُرد و سطح های رنگی درخشان را متقارن و بصورت متمرکز به نظم در میآورند که لرزنده، پیشآینده و پسرونده جلوه کنند. آگام، بریجیت رایلی، وازارلی و خولیو پارک از هنرمندان این عرصه می باشند.
۲۱-پاپ آرت Pop Art
هنر عامه یا هنر پاپ یک جنبش هنری بود که در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در انگلستان و آمریکا به وجود آمد. این سبک سبکی روشنفکرانه است که نگاهی انتقادی دارد. دستمایه ی اصلی هنرمندان این سبک فرهنگ مردمی، تولیدات انبوه، تبلیغات محیطی یا تلویزیونی، بسته بندی ها و درکل هر آنچه مردم بیشتر میدیدند از چیدمان ۱۰۰ قوطی کنسرو سوپ گرفته تا سریوگرافی پرتره ی مونالیزا و آثاری از این قبیل که نوعی کلاژ به حساب میآید. پائولو لوزی و هامیلتون از بنیانگذاران این هنر میباشند.