بیوگرافی فروغ فرخزاد

زندگی نامه فروغ فرخزاد

تصویری از فروغ فرخزاد با لباس سفید

 

فروغ فرخزاد در تاریخ هشتم دی ماه سال ۱۳۱۳، در محله امیریه تهران به دنیا آمد. پدر او محمد فرخزاد نام داشت و سرهنگ ارتش و اهل تفرش بود. مادر فروغ نیز توران وزیری تبار نام داشت و اهل کاشان بود. فروغ فرخزاد چهار برادر و دو خواهر داشت که برادر کوچکترش فریدون فرخزاد دو سال پس از او به دنیا آمد. نام برادرهای فروغ امیر مسعود، مهرداد، فریدون و مهران بود و خواهرهای او پوران و گلوریا نام داشتند. در خانواده فرخزاد پوران خواهر بزرگ‌تر فروغ و فریدون فرخزاد نیز شناخته شده هستند. پوران فرخزاد نویسنده، مترجم، منتقد و پژوهشگر ادبی و فریدون فرخزاد نیز مجری تلویزیون بودند.

«فروغ‌الزمان فرخزاد عراقی» نام کامل فروغ بود؛ اما همه او را با نام فروغ فرخزاد می‌شناسند. دوران کودکی او در خانواده‌ای سختگیر با پدری نظامی گذشت. فروغ پس از گذراندن دوره دبستان به دبیرستان خسرو خاور رفت و از همان سال‌ها به‌قول خودش غزل می‌ساخت. او در سن ۱۶ سالگی با پرویز شاپور ۲۷ ساله ازدواج کرد. پرویز شاپور از اقوام مادری فروغ و طنزپرداز بود. پیش از ازدواج فروغ در سال ۱۳۳۰، نامه‌های عاشقانه زیادی بین او و پرویز رد و بدل شدند که بعدها این نامه‌ها با کمک کامیار شاپور، فرزند فروغ و پرویز و با همراهی عمران صلاحی در کتابی به نام «اولین تپش‌های عاشقانه قلبم» چاپ شدند.

عمر ازدواج فروغ و پرویز طولانی نبود و پس از چهار سال در سال ۱۳۳۴ آن‌ها در حالی که فرزندشان کامیار سه ساله بود، از یکدیگر جدا شدند. روزهای زندگی با پرویز شاپور در شهر اهواز گذشت و شاید نخستین جرقه‌های جدی در شعر فروغ در همین زمان شکل گرفت؛ اگرچه فروغ از کودکی به شعر علاقه داشت.

فروغ فرخزاد فیلم مستند «خانه سیاه است» را در سال ۱۳۴۱ ساخت که این فیلم موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم، از جشنواره بین المللی فیلم کوتاه اوبرهاوزن شد

پس از جدایی، فروغ آشفته و پریشان حال بود و شعرهای مجموعه‌های اسیر و دیوار به‌خوبی نمایانگر حالات روحی او هستند. این دوره از زندگی فروغ را می‌توان سخت‌ترین و پر تنش‌ترین روزهای زندگی او دانست. در این زمان فروغ مشغول مطالعه و سرودن شد و زبان‌های ایتالیایی، فرانسوی و آلمانی را فرا گرفت و برای نخستین بار نیز سفر به خارج از ایران را تجربه کرد. او به آلمان و ایتالیا رفت تا عطش به دست آوردن تجربه‌های جدید را سیراب کند. از نکته‌های جالب توجه در این بازه از زندگی فروغ می‌توان به علاقه سیری ناپذیر او به دریافت‌های هنری اشاره کرد. با وجود آن که درآمدی نداشت به تئاتر می‌رفت و از اپرا لذت می‌برد. در این مدت نیز نامه نگاری‌های فروغ به پرویز ادامه داشت و در این نامه‌ها دلتنگی دوری از فرزند، که فروغ با نام کامی از او در نامه‌ها یاد می‌کرد، بارها به چشم می‌خورد.

در سال ۱۳۳۷ تحولی بزرگ در زندگی فروغ اتفاق افتاد. در این سال توجه فروغ به سینما جلب شد و آشنایی با ابراهیم گلستان پای او را به این عرصه باز کرد. در سال ۱۳۳۸ فروغ برای مطالعه بیشتر در زمینه سینما به انگلستان سفر کرد و یک سال بعد نیز در فیلمی مستند با موضوع خواستگاری بازی کرد. این فیلم به سفارش موسسه فیلم ملی کانادا ساخته شد. از آن پس تا سال ۱۳۴۱ فروغ در ساخت فیلم‌های کوتاه با ابراهیم گلستان همکاری داشت و در سال ۱۳۴۰ فیلمی کوتاه با همراهی سهراب سپهری برای موسسه کیهان ساخت.

دغدغه‌ های فروغ در فیلمسازی نیز مانند شعر سرودن او منحصربه‌فرد بودند. سال ۱۳۴۱ فروغ به تبریز رفت تا مقدمه ساخت فیلمی مستند درباره جذام‌خانه بابا باغی و زندگی جذامیان آن را فراهم کند. او در همین سال با اقامتی ۱۲ روزه در این آسایشگاه، فیلم «خانه سیاه است» را ساخت. زمستان سال بعد این فیلم در جشنوراه بین المللی فیلم کوتاه اوبرهاوزن، جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد و هم‌زمان با آن مجموعه تولدی دیگر با تیراژ بیش‌ از ۳۰۰۰ نسخه، توسط انتشارات مروارید به چاپ مجدد رسید. در زمان فیلمبرداری خانه سیاه است، فروغ با خانواده‌ای آشنا شد که فرزند کوچک آن‌ها حسین، به‌همراه پدر و مادر بیمارش در جذام خانه زندگی می‌کرد. فروغ حسین منصوری را به فرزند خواندگی پذیرفت و با خود به تهران آورد.

تصویر فروغ فرخزاد با امضای خود او

 

همکاری فروغ با ابراهیم گلستان ادامه داشت و در ساخت فیلم خشت و آینه نیز با او همکاری کرد. فروغ با موفقیت در سینما پا به عرصه تئاتر نیز گذاشت و در سال ۱۳۴۲ در نمایش «۶ شخصیت در جستجوی نویسنده» به کارگردانی پری صابری درخشید. این سال را می‌توان یکی از موفق‌ترین سال‌های فعالیت هنری فروغ دانست. نکته عجیب در این زمان اقدام به خودکشی فروغ در فاصله بین سال‌های ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۳، یعنی زمان اوج موفقیت او است، که نافرجام ماند. این مطلب درگیری‌های شدید روحی و کشمکش‌های درونی فروغ را در طول زندگی او یادآور می‌شود. از میان نامه‌ها و نوشته‌های فروغ نیز می‌توان به شرایط پر تنش روحی او پی برد.

فروغ در زمینه ترجمه نیز فعالیت کرد و سیاحت نامه هنری میلر در میلان را در سال ۱۳۴۳ به فارسی برگرداند. نمایشنامه «ژان مقدس» اثر برنارد شاو نیز از دیگر ترجمه‌های فروغ در این سال بود که قرار بود فروغ در آن نمایش نیز به ایفای نقش بپردازد. در همین سال فروغ بار دیگر به آلمان، ایتالیا و فرانسه سفر کرد تا با تهیه‌کنندگان و ناشران اروپایی دیدار کند. نتیجه این سفر پیشنهادهای مختلف کاری از سوی تهیه‌کنندگان و ناشران اروپایی در سال بعد بود. تا سال ۱۳۴۵ که آخرین سال عمر فروغ بود، او به اروپا سفر و در فستیوال مؤلف شرکت می‌کرد.

یکی از پرهیاهوترین بخش‌های زندگی فروغ فرخزاد، آشنایی و ارتباط او با ابراهیم گلستان بود که تا سال‌ها در پرده ابهام باقی ماند. در سال ۱۳۹۵ ابراهیم گلستان به‌طور مفصل به شرح آشنایی و ارتباط خود با فروغ فرخزاد پرداخت. آنچه مسلم است، تاثیر عمیق این دو بر یکدیگر در خلق آثاری قابل اعتنا است.

فروغ فرخزاد در سن ۳۲ سالگی بر اثر سانحه رانندگی از دنیا رفت

فروغ فرخزاد در ۲۴ بهمن سال ۱۳۴۵ و در ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر، در حالی که سوار بر خودروی جیپ ابراهیم گلستان در حال رانندگی بود، در مسیر جاده دروس-قلهک از جاده منحرف و خودروی او واژگون شد و جان خود را از دست داد. دو روز بعد مراسم خاکسپاری فروغ به‌همراه خانواده، دوستان، هنرمندان و علاقمندانش برگزار شد.

پس از درگذشت فروغ، شاعران و هنرمندان زیادی به نقد آثار او پرداختند و تقدیم نامه‌هایی برای او سرودند. مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو از جمله این شاعران بودند. فیلم‌های مستند متفاوتی نیز پس از مرگ او به معرفی فروغ و آثارش پرداختند که از میان آن‌ها می‌توان به فیلم «سرد سبز» ساخته ناصر صفاریان اشاره کرد.

فروغ فرخزاد کیست؟

فروغ فرخزاد را می‌توان بدون اغراق بانوی شاعر سنت شکن در دوره معاصر دانست. فروغ از پیشگامان نوآوری در شعر نوین پارسی بود و به سرعت مورد توجه دوستداران شعر و هنر در دنیا قرار گرفت؛ تا آنجا که بسیاری از شعرهای او در جوانی به زبان‌های دیگر ترجمه شدند.

زبان شعر، لحن گفتار و سبک فروغ منحصر به خود او است و در آثار شاعران پیش از او نمی‌توان نمونه‌ای مشابه یافت. بی‌پروایی و بی‌پرده سخن گفتن و بیان احساسات عاشقانه در شعر فروغ از آن جهت بی بدیل است که سراینده آن‌ها یک خانم است. تا پیش از فروغ هرگز در آثار هنرمندان خانم با این صراحت از شور و شعف عاشقانه سخنی به میان نیامده بود. فروغ با جسارت تمام توانست در شعرهایش بدون لفافه از احساسات خود سخن بگوید.

تصور فعالیت اجتماعی زنان در عصر حاضر دور از ذهن نیست؛ امروزه بانوان حضور پر رنگی در جامعه دارند؛ اما فروغ فرخزاد در زمان خود کاملا بی‌رقیب بود. تا آن زمان بانوان مطرح در اجتماع یا از خانواده سلطنتی بودند یا به طبقه مذهبی خاص تعلق داشتند؛ اما فروغ تنها شاعری مستقل و اجتماعی بود که برای بیان آنچه در ذهن و سرش می‌گذشت، زبانی شیوا و سری پرشور داشت.

در شعرهای فروغ فرخزاد تکامل به وضوح دیده می‌شود. شعرهای نخست او با شور و شعف عاشقانه و روی وزن نوشته شده‌اند. در واقع، فروغ اگرچه از شاعران شعر نو بود، به وزن در شعر اعتقاد داشت و در میان شعرهای او می‌توان به وضوح این مطلب را دید. به نسبت سایر شاعران هم‌دوره یا پیش از فروغ، شعر فروغ در عین سادگی به کمال می‌رسد و مخاطب می‌تواند به وضوح آن را دریابد.

فروغ فرخزاد در طول زندگی هنری خود، از شاعران پیشین تاثیر زیادی گرفت. نیما همواره برای فروغ جایگاهی ویژه داشت و پایبندی به وزن فارسی در اشعار نیما، فروغ را تحت‌تاثیر قرار می‌داد. شاملو نیز دیگر شاعر موردعلاقه فروغ به شمار می‌رفت. اگرچه فروغ در بعضی شعرهای شاملو با او هم فکر و هم سلیقه نبود، ادبیات و شعر فارسی را وامدار شاملو می‌دانست. فروغ مهدی اخون ثالث را نیز چنان استاد سخن می‌دید که معتقد بود اگر دیگر شعر نگوید هم به قدر کفایت سروده است.

درون مایه شعر فروغ، عشق و زندگی نه در مفهوم خاص و دور از دست، که در معنای اجتماعی و هر روزه آن است. در اشعار فروغ، حتی در غمبارترین آن‌ها، عشق به زندگی و حقیقت‌های آن موج می‌زند. به گفته خود فروغ، اگرچه در بعضی اشعار او می‌توان پی به زن بودن شاعر برد، او همیشه فارغ از این مسئله شعر می‌سرود. او برای سرودن شعر خود در بند واژه‌ها نبود. در شعرهای فروغ می‌توان کلمه‌هایی جدید را دید که تا پیش از آن در سروده‌ها استفاده نمی‌شدند و این یکی دیگر از جنبه‌های نوآوری در شعر فروغ است. فارغ از سبک شعری فروغ فرخزاد، می‌توان نام او را در ردیف تاثیرگذارترین شاعران معاصر ایران دانست.

آرامگاه فروغ فرخزاد کجاست؟

کاشی سر در آرامستان ظهیر الدوله در دربند تهران

 

آرامستان ظهیر الدوله در شمال تهران و حد فاصل امامزاده قاسم و تجریش محل دفن فروغ فرخزاد است. به‌جز فروغ فرخزاد شخصیت‌های برجسته‌ای از ادبیات و موسیقی ایران در این آرامستان دفن شده‌اند که از میان آن‌ها می‌توان محمد تقی بهار، ابوالحسن صبا، قمر الملوک وزیری، روح الله خالقی و رهی معیری را نام برد.

این آرامستان خصوصی است و بازدید از آن برای عموم تنها در روزهای پنجشنبه و طبق ضوابطی خاص مقدور است. آرامستان ظهیر الدوله در سال ۱۳۷۷، به‌عنوان اثر ملی توسط سازمان میراث فرهنگی به ثبت رسید، اما متاسفانه بیشتر سنگ قبرهای این آرامستان در معرض ویرانی کامل قرار دارند.

تصویر سنگ قبر فروغ فرخزاد

 

فروغ فرخزاد در روز ۲۶ بهمن سال ۱۳۴۵، پس از غسل در امامزاده اسماعیل قلهک، در آرامستان ظهیر الدوله به خاک سپرده شدند. در مراسم خاکسپاری فروغ فرخزاد شخصیت‌های برجسته ادبی مانند مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، بهرام بیضایی، نجف دریابندری و بسیاری دیگر از هنرمندان حضور داشتند. ابراهیم گلستان در مصاحبه سال ۱۳۹۵ خود به خریداری سه قبر در این آرامستان برای خود، فروغ و فخری گلستان اشاره کرد، اگرچه او در مراسم تشییع فروغ شرکت نکرد.

عکس فروغ فرخزاد

در این بخش عکس‌های از فروغ فرخزاد را آورده‌ایم که در شهرهای مختلف گرفته شده‌اند. بخشی از این تصاویر مربوط به سفر فروغ به خارج از کشور هستند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در یکی از تصاویر که به‌صورت دسته‌جمعی است، فروغ فرخزاد کنار هنرمندانی مانند فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج، لعبت والا، نادر نادر پور، محمد قاضی و سیمین بهبهانی حضور دارد. آخرین عکس در ردیف وسط، فروغ را در زمان ساخت و فیلمبرداری فیلم خانه سیاه است، نشان می‌دهد.آخرین عکس نیز به فروغ فرخزاد، پرویز شاپور و کامیار پسرشان تعلق دارد.

 

آخرین دست نوشته های فروغ فرخزاد

آخرین اثر انتشار یافته از فروغ، مجموعه «ایمان بیاوریم به فصل سرد...» است که می‌توان آن را اثر ناتمام فروغ دانست. نام این مجموعه را نیز از نخستین شعر آن برداشته‌اند. اشعار این مجموعه از ماناترین شعرهای فروغ هستند. با خواندن این شعرها هر خواننده دوستدار شعر و ادب به ناتمام ماندن این اثر غبطه خواهد خورد. فاصله آخرین آثار فروغ با اشعار مجموعه‌های نخست او، روند تحول در نگرش شاعر را نشان می‌دهد و پختگی کلام فروغ را نمایان می‌سازد. دراین مجموعه یاس و اندوهی همراه با واقع نگری به چشم می‌خورد که گذشته از احساسات شخصی شاعر، نمودی عینی در واقعیت دارند. بدون شک شعرهای فروغ تا همیشه، بخشی جدا نشدنی از دفتر ادبیات معاصر ایران خواهند بود.